یادداشتی از سیدمجتبی حسینی/ کارشناس ارشد ایمنی، بهداشت و محیط زیست
- در پهنه پهناور ایران اسلامی، گویی گوش شنوایی برای شنیدن صدای پرسنل بهداشت و درمان وجود ندارد. پرسنلی که در سرمای طاقت فرسا یا گرمای سوزان، و حتی در #تعطیلات_نوروز زمانی که بسیاری از ادارات و سازمان ها در تعطیلی به سر می برند، و یا در #بحران_کرونا، آن هنگام که دنیا در ترس و اضطراب به سر میبرد، این پرسنل بهداشت و درمان بودند که با وجود #حجم_کاری_مضاعف، جان بر کف، بار سنگین سلامت جامعه را به دوش کشیده و از سلامت مردم پاسداری می کردند. اما دریغ از توجه مناسب و متناسب با فداکاری ها و از خودگذشتگی هایشان. در این خصوص آنچه واضح و مبرهن است این است که در مقایسه با سایر نهادها، ادارات و سازمانها، حقوق و دستمزد کارکنان بهداشت و درمان بسیار ناچیز و ناعادلانه است.
- اغراق نیست اگر بگویم تنهاترین و فراموش شده ترین کارکنان این سرزمین، پرسنل بهداشت و درمان هستند، که مدتهاست با وعده های مکرر و بی سرانجام مسئولین، منتظر اجرای بحث #ترمیم_حقوق و #فوق_العاده_خاص هستند، اما دریغ از تصویب و اجرای آن؛ در عوض، با کج سلیقگی تمام و اعمال #مالیات_بر_حق_عائله_مندی! روحیه و انگیزه ی کاری پرسنل زیرمجموعه را #جریحه_دار کردند.
- عجیب تر آنکه سیستمی که خود متولی بهداشت و درمان کشور است #هیچ_امتیاز_درمانی_خاصی برای پرسنل خود قائل نیست. پرسنلی که در تماس مداوم با بیماران و انواع بیماری ها هستند از پوشش بیمه ای مناسبی برخوردار نیستند. در تمام سالهای حضورم به عنوان بخشی از بدنه بهداشت کشور همواره حسرت خدمات بیمه ای و درمانی سایر ادارات و سازمان ها را داشته ام و تنها چیزی که دیده ام وعده های عمل نشده و بی توجهی به نیازهای اولیه کارکنان بهداشت و درمان است؛ به راستی برای متولیان بهداشت و درمان مملکت! چه دردی بالاتر از این؟ فاجعه آمیزتر اینکه بسیاری از دانشگاه های علوم پزشکی، حتی حاضر به پرداخت بخشی از هزینه #بیمه_تکمیلی نیستند و تقریبا هر ماه مبلغ گزافی بابت بیمه تکمیلی از همین #حقوق_ناچیز پرسنل کسر می شود.
- در پایان به بیان این بیت از سیمین بهبهانی بسنده میکنم:
ز اشک من چه میدانی گرانی های دردم را / ز طوفان شبنمی دیدی، ز دریا گوهری دیدی