هرچقدر که استفاده از آمار و شاخص ها برای اثبات ادعا مهم است، شگردهای آماری خاص براحتی میتواند بستری فراهم کند که فرد با همین آمارها به شما حرف بی اعتبار بگوید.
اما چگونه؟ وقتی…
- وقتی با گزارش یک عدد از دستاورد خود، حاضر نباشید وضعیت همان شاخص در چند بازه گذشته را گزارش دهید.
- وقتی به جای گزارش مقدار مشخص، درصد گزارش دهید. افزایش از عدد ۳ به ۶ هم میشود ۱۰۰ درصد افزایش؛ افزایش از ۳۰۰۰ به ۶۰۰۰ هم میشود ۱۰۰ درصد افزایش!وقتی بجای استناد به منابع معتبر برای یک آمار، از منابع ضعیف و همسو با نظر خودت استفاده کنی که اعتبار ندارد.
- وقتی استناد به آماری شود که حجم نمونه آن تعمیم پذیر به کل جامعه نباشد.
- وقتی آماری بدهی که اصلا رفرنس و مرجع آن را اعلام نکنی!
- وقتی آماری بدهی که حد انتظار آن بدرستی تعیین نشده و افزایش یا کاهش آن شاخص را بدون استناد به حد انتظار موفقیت و دستاورد بدانی.
- وقتی شاخصی گزارش دهی که اصلا نحوه جمع آوری داده آن غلط است. (مثلا جمع آوری داده های یک تابو از نظر اجتماعی از طریق تماس تلفنی یا مصاحبه مستقیم؟!)
- وقتی آماری بدهی که یک مرجع بی طرف و بدون تعارض منافع، فراهم نکرده باشد.
- وقتی شاخصی گزارش بدهی که انجام دهنده آن بررسی و مطالعه، گروه با نگاه و تفکر خاص باشند که در نحوه جمع آوری داده ها سوگرایی داشته باشند.
- وقتی آمار دستاوردت را با آمار فردی و جایی دیگر مقایسه کنی که اساسا نحوه جمع آوری، حجم نمونه و ساز و کار آن متفاوت با بررسی توست.
- وقتی آماری را منتشر کنی که اساسا داده سازی است نه واقعیات آنچه در جامعه میگذرد.ما اینجا مصداق نگفتیم. همین چند بند بالا را جلوی رویتان بگذارید و هرکس حرف از شاخص و آمار و عدد و رقم زد با این موارد مقایسه کنید. اگر مبتنی بر موارد بالا بود، به صحت و اعتبار آن شک کنید.