• امروز : جمعه, ۲ خرداد , ۱۴۰۴
  • برابر با : Friday - 23 May - 2025
کل 760 امروز 0
0
2

چگونه برخی کارشناسان و مدیران، با استفاده از گزارش یک شاخص با مقیاس می توانند ما را گول بزنند؟

  • کد خبر : 3748
  • ۲۴ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۵
چگونه برخی کارشناسان و مدیران، با استفاده از گزارش یک شاخص با مقیاس می توانند ما را گول بزنند؟

گاهی دیده میشود مدیران می‌توانند با استفاده از گزارش‌های شاخص درصد به شیوه‌هایی غیرواقعی و گمراه‌کننده، موفقیت‌ها و آمارهای خود را به تصویر بکشند. در اینجا چند روش رایج برای گول زدن مخاطب با استفاده از گزارش شاخص درصد آورده شده است: ۱. انتخاب گروه نمونه خاص مدیران می‌توانند تنها به نتایج یک گروه خاص […]

گاهی دیده میشود مدیران می‌توانند با استفاده از گزارش‌های شاخص درصد به شیوه‌هایی غیرواقعی و گمراه‌کننده، موفقیت‌ها و آمارهای خود را به تصویر بکشند. در اینجا چند روش رایج برای گول زدن مخاطب با استفاده از گزارش شاخص درصد آورده شده است:

۱. انتخاب گروه نمونه خاص
مدیران می‌توانند تنها به نتایج یک گروه خاص یا یک بخش از سازمان اشاره کنند که عملکرد خوبی داشته است و از ذکر سایر بخش‌ها که ممکن است عملکرد ضعیفی داشته باشند، خودداری کنند.

۲. عدم شفافیت در تعریف معیارها
مدیران ممکن است به طور مبهم از معیارهایی صحبت کنند که به‌طور کامل توضیح داده نشده‌اند. مثلاً ممکن است بگویند “نرخ رضایت مشتری ۸۵٪ است” بدون اینکه توضیح دهند که چگونه این نرخ محاسبه شده یا چه تعداد مشتری در نظر گرفته شده است.

۳. تغییر مقیاس زمانی
گزارش‌دهی از نتایج یک دوره خاص که در آن عملکرد بسیار خوب بوده، می‌تواند تصویر نادرستی از روند کلی ارائه دهد. برای مثال، اگر یک پروژه در یک سال خاص بسیار موفق باشد، مدیر ممکن است فقط به آن سال اشاره کند و از سال‌های دیگر که عملکرد ضعیف‌تری داشته‌اند، چشم‌پوشی کند.

۴. مقایسه نادرست
مدیران ممکن است نتایج خود را با نتایج سایر سازمان‌ها، کشورها و یا استانداردهای غیرمناسب مقایسه کنند. به عنوان مثال، مقایسه نرخ رشد یک شرکت نوپا با یک شرکت بزرگ و جاافتاده می‌تواند گمراه‌کننده باشد. یا اگر فلان شاخص بین دو کشور متفاوت بود، شرایط متفاوت دو کشور هم لحاظ شوند.

۵. انتخاب مقیاس نامناسب
استفاده از درصد بدون اشاره به مقیاس واقعی می‌تواند تأثیرگذار باشد. مثلاً “ما ۲۰٪ افزایش فروش داشتیم” بدون ذکر اینکه این افزایش از یک پایه بسیار کوچک بوده است، می‌تواند تصویر نادرستی ایجاد کند. 20 درصد از 10 میشود 22. 20 درصد از 1000 میشود 200!

۶. عدم ذکر عوامل تأثیرگذار
مدیران ممکن است عواملی که بر نتایج تأثیر گذاشته‌اند (مانند تغییرات بازار، تغییرات اقتصادی یا تصمیمات قبلی) را نادیده بگیرند و فقط بر روی دستاوردها تمرکز کنند.

۷. استفاده از اعداد بزرگ
استفاده از اعداد بزرگ در کنار درصدها می‌تواند تأثیر بیشتری داشته باشد. برای مثال، “ما موفق شدیم ۱۰۰۰ نفر را آموزش دهیم” در حالی که درصد آموزش‌دیده‌ها نسبت به کل جمعیت ممکن است بسیار پایین باشد.

این روش‌ها می‌توانند به مدیران کمک کنند تا به طور کاذب تصویری مثبت‌ از عملکرد خود ارائه دهند، اما در نهایت اگر تفکر نقادانه داشته باشیم و این 7 مساله را در ذهنمان و از فرد سوال کنیم، میتوانیم مراقب شیطنت برخی افراد باشیم و نگذاریم دستاوردسازی کنند.

لینک کوتاه : https://behdashtian.com/?p=3748

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.